معرفی کتاب پروندههای محرمانه
نام کتاب: پروندههای محرمانه
نویسنده: تری دیری
ترجمه توسط: مهرداد تویسرکانی
ناشر: قدیانی
در بازار موجود است (پیوند) (پیوند)
این کتاب هم در چهار جلد مجزا و هم به طور کامل در یک جلد سخت منتشر شده. من اولین بار این کتاب رو شش هفت سال پیش خوندم. فکر کنم تا الآن قطعا دوبار و شاید سه بار خوندمش.
تری دیری در هرجلد، مستندات و اتفاقات واقعی رو به صورت یک داستان جذاب در آورده. البته برای کمک به جلوۀ داستانی قضیه، چندتایی شخصیت خیالی اضافه کرده اما به اصل وقایع آسیبی نرسیده. نکته جالب اینه که وقایع و واقعیتها (Facts) رو مطرح میکنه، اما قضاوت رو به خواننده میسپره.
جلد/داستان/پرونده اول «اکتشاف در رازول» نام داره. رازول برای افراد علاقه مند به یوفو و آدم فضایی نام آشناییه. در سال ۱۹۴۷ در ایالت نیومکزیکوی آمریکا، دامداری به نام مک برزل اعلام کرد که یک یوفو (بشقاب پرنده) در مزرعهاش سقوط کرده. رسانهها و نیروهای دولتی در منطقه جمع میشن. مک برزل بعدا بدون هیچ توضیحی (احتمالا به خاطر فشار FBI یا نیروی دولتی دیگه) اظهاراتش رو تغییر داد و اعلام کرد که لاشۀ یافت شده، متعلق به یک بالن هواشناسی بوده.
در جلد اول ما با شخصیتی خیالی به نام راد مورگان که قراره به اف بی آی بپیونده همراه میشیم، راد به دستور رئیسش به دیدن ماموری بازنشسته میره تا از اون درس رازداری در اف بی آی رو یاد بگیره. از اینجاست که ما روایت جان اسمیت (شخصیت واقعی اما با نام مستعار) از حادثه رازول رو میشنویم. جان اولین مامور اف بی آی بود که به صحنه حادثه رسید و یک جورهایی مسئول رسیدگی و مدیریت امور بود.
راستش من بین اینکه جلد اول رو بیشتر دوست دارم یا دوم، دو به شک هستم. اما چون یک زمانی از پروندۀ اول کمی میترسیدم و به خاطر جذابیت داستانی و واقعیتهای پرونده دوم، بیشتر به دومی متمایلم.
پرونده دوم: آزمایش فیلادلفیا – طبق گفته بعضی منابع در حوالی تاریخ ۲۸ اکتبر ۱۹۴۳ نیروی دریایی آمریکا در آبهای شهر فیلادلفیا، با وصل کردن نیروی مغناطیسی و الکتریکی به یک ناو جنگی اون رو نامرئی یا حتی تله پورت کرده بود. گفته میشه که افراد بیرون میدان نیرو سرنشینان ناو رو میدیدن اما از کشتی فقط انعکاسی مبهم بر روی آب وجود داشته. به علاوه بعضی ادعا میکنن که این ناو برای چندثانیه در بندر نورفولک دیده شده و بعد دوباره ناپدید شده.
این مورد هم مثل پروندۀ اول در هالهای ابهام قرار داره. اصلا معلوم نیست که این قضیه تا چه حد واقعیت داره.
پرونده سوم و چهارم از حالت پارانرمال و شبه علمی بیشتر به سمت جاسوسی و کارآگاهی میرن.
پرونده سوم دربارۀ جاسوس دوجانبهای به نام مایک بینس هست که به نظر میاومده که داشته اطلاعات محرمانۀ مربوط به صنایع دفاعی آمریکا رو به کا گ ب میفروخته، شاید هم فقط اطلاعات غلط میداده تا شوروی را سرگرم یا سردرگم کند.
پروندۀ چهارم مربوط به دانشمندی روسی به نام ولادیمیر الکساندروف هست. این فرد که نظریه پرداز تئوری زمستان هستهای بوده و به خاطر همین تئوری در جاهای مختلف سخنرانی میکرده، به طور کاملا ناگهانی در اسپانیا (به خاطر یک سخنرانی یا گردهمایی به آنجا رفته بوده) ناپدید میشود. زمستان هستهای یعنی، زمانی که در جنگ تعداد زیادی انفجار هستهای رخ بده، گرد و غبار ناشی از آن سطح زمین رو میپوشونه و مانع از رسیدن نور خورشید به سطح زمین میشه. در اثر این نبود نور، در زمین زمستان هستهای به وجود میاد و موجودات زنده تلف میشن.
ما با دو مامور کا گ ب همراه میشویم تا از راز ناپدید شدن یک دانشمند هستهای پرده برداریم. آیا دولت شوروی دخیل بوده یا آمریکا یا اتفاقاتی دیگر در جریان بوده.
من به خود کتاب نمره ۹ از ۱۰ میدم. و به ترجمه و چاپ نشر قدیانی، نمره ۸ از ۱۰ و حتما توصیه میکنم این کتاب رو بخونید.