شاید اصلی‌ترین دلیل، همان جلوگیری از تکرار تاریخ باشه. یعنی جلوگیری از دوباره زندگی کردن گذشته. اگر من بدونم مردمانی در گذشته با مشکلات به چه شکلی برخورد کردن، ممکنه بتونم بهتر با مشکل امروزم رو‌دررو بشم و تجربۀ اشخاصی دیگر رو هم به کار ببندم.

من قبلا کتاب‌های تاریخی ساده شده برای کودکان و نوجوانان رو می‌خوندم. راستش حس کردم خیلی وقته مطالعات تاریخی نداشتم. تلنگر اول معلم تاریخ امثال‌مون بود که علاقه به تاریخ رو در من زنده کرد. تلنگر دیگه کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» بود که خودش به نوعی کتابِ تاریخ محسوب می‌شه.

تلنگر سوم این مطلب متمم دربارۀ کتاب «جمهوری روم» بود (خواندن اصل مطلب و کامنت‌ها توصیه می‌شود). به من یادآوری شد که اتفاقات تاریخی چندده قرن پیش با اتفاقات چهل پنجاه سال پیش و امروز فرقی ندارند.

یکی از رمان‌های جذاب دارای تم تاریخی، رمان «مزرعه حیوانات» اثر جرج اورول هست. این رمان در واقع استعاره‌ای از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه هست. بسیار هم جذابه. توصیه می‌کنم اول کمی درباره انقلاب بولشویک یا همون ۱۹۱۷ روسیه مطالعه کنید و بعد مزرعه حیوانات رو بخونید.

دو تا از رمان‌های مورد علاقۀ من مربوط به چند سدۀ اخیر فرانسه هستن. اولی «دزیره» که اتفاقاتش ساختگی هستن ولی رگه‌هایی از واقعیت در داستان وجود داره (مثلا حضور شخصیت‌هایی مثل ناپلئون و ژوزفین و روبسپیر و …). دومی رمان شهیر «بی‌نوایان» اثر ویکتور هوگو هست. من خودم احساس ویژه‌ای به بی‌نوایان دارم. شاید به خاطر اینه که فیلم‌هاش رو دیدم. شاید هم حس نزدیکی و قرابت با ژان والژان. این شاهکار، در ژانرهای تاریخی، اجتماعی، درام، تراژدی، رمانتیک و … قرار می‌گیره.

به نظر من به طور کلی بهتره اگر می‌خوایم یک رمان با تم تاریخی (مثلا با فضا و حال و هوای انقلاب فرانسه یا مثلا همین انقلاب اسلامی خودمون) بخونیم بهتره اول در مورد اون برهۀ تاریخی کمی اطلاعات واقعی داشته باشیم تا اشارات نویسنده رو راحت‌تر بفهمیم.

مثلا کسی که با انقلاب ۱۹۱۷ روسیه آشنا باشه می‌دونه ناپلئون (کاراکتر رمان مزرعه حیوانات) همون استالین و اسنوبال همون تروتسکی هست.

به نظرم کسی که بگه من به تاریخ و سیاست علاقه ندارم، منظورش اینه که اهمیتی نمی‌دم چه بلایی داره به سرم میاد یا چه برای من رخ خواهد داد. یعنی من می‌خواهم مانند کبک سر خود را در برف فرو کنم.

به نظر من ملتی که دانش تاریخی داشته باشه، دانش سیاسی حداقلی رو هم به دست خواهد آورد. و بازهم به نظر من کسانی که دانش سیاسی دارن، لیاقت حکمرانی سالم و مقتدر رو دارن.

خود من هم واقعا در مطالعۀ تاریخ (یا کلا در هر عرصه‌ای) اول راه هستم. اما کم‌کم دارم مطالعه می‌کنم.