از خودم راضی نیستم. البته هیچ انسان زندهای نباید از خودش و زندگیش صددرصد راضی باشه چون اونوقت دست از تلاش برمیداره.
دفعه قبلی که گزارش توسعه فردی رو نوشتم، اوضاع خیلی بهتر از الآن بود. مدرسه نمیرفتم. الآن حدود ۹ ساعت از وقتم در روزهای عادی فقط میره برای مدرسه. حالا زمانی که برای استراحت و انجام تکالیف باید بزارم بماند. اعتراف میکنم که مشکل اصلی کمبود زمان نیست، عدم مدیریت زمانه. خوشبختانه من توی اولویت بندی کارم بد نیست. اتفاقا خوبه که وقتی تونستم مسئلۀ مدیریت زمان خودم رو حل کنم، اطلاعات جمع آوری شده و منابعی که استفاده کردم رو به اشتراک بگذارم.
حدود یک ماه پیش، وقتی گزارش قبلی رو نوشتم، رسیده بودم به جمله سازی با کلمات درس ۴ کتاب «۵۰۴ واژه». الان روی با اینکه توی ۵-۶ روز اخیر وقفه افتاده بود ولی الآن من توی درس ۲۷ هستم.
توی دو هفته اخیر:
اگر میانگین بگیریم هرروز حدود ۲۰۰-۲۵۰ کلمه نوشتم. یک روزی کلا ننوشتم، یک روز هزار کلمه نوشتم.
به طور متوسط روزی ۲۵ دقیقه مطالعه داشتم.
راستش من به نتیجه رسیدم که اسپانیایی احتمالا نه به درد دنیام بخوره نه آخرت. بنابراین فعلا (و احتمالا برای همیشه) ولش کردم. احتمالا اگر روزی بخوام زبان سومی یاد بگیرم میرم سراغ یکی از این سه تا:
- عربی: چون زبان کشورهای همسایهست. منظورم اینه که تاآخر عمرم من احتمالا چندتا کشور عربی برم، حداقلش امارات و عراق؛ اما احتمال این که به اسپانیا یا مکزیک برم خیلی کمتره.
- ماندارین (چینی): چین یکی از کشورهای مهم جهانه. به علاوه اگر من بخوام به اون شغل و هدفی که در حال حاضر در ذهن دارم برسم، چینی و عربی خیلی به کارم میان.
- استانبولی (ترکی): راستش من اصالتا خودم ترک هستم، اما اصلا ترکی خودمون رو بلد نیستم. بنابراین ممکن دور و بریام مسخرهام کنن که چرا ترکی خودتون رو بلد نیستی، رفتی سراغ ترکی استانبولی. بگذریم، به نظرم آشنایی با ترکیه هم برای اون شغل و هدفی که دارم، موثره و هم زبان و آهنگهای قشنگی دارن.
خوبی این گزارش این بود که حس کردم، نسبت به قبل یکم پسرفت کردم و یکم شرمنده شدم که چرا عمرم داره همینجوری میگذره. البته خودم میدونستم ولی اینجا نوشتن و گزارش دادن باعث میشه برای بهتر شدن و بهتر عمل کردن، تلاش کنم.
راستش دو مانع بین من و توسعه فردی و یادگیری بیشتر هست. اولی که گفتم، حس میکنم مدیریت زمانم میتونه از اینی که هست، بهتر باشه. دو، واقعا حس میکنم کمبود انرژی دارم. یعنی روزی ۵ ساعت بخوابم یا ۹ ساعت، بازم زمان کتاب خوندن مدام خمیازه میکشم. شاید از تغذیه باشه.