«گاهی اوقات تعدد مسیرهای پیشرو، از نبودشان خطرناکتر است.»
وقتی راهی نیست، یکی برای خودت میسازی. اما وقتی هزار راه وجود دارد، نه میتوانی با اطمینان و رضایت یکی از مسیرها را انتخاب کنی و در پیش بگیری و نه توجهات به ساخت مسیر خودت معطوف میشود.
تعداد گزینههای موجود با آسانی تصمیم گیری و رضایت پس از انتخاب رابطۀ عکس دارد. هرچه گزینههای بیشتری داشته باشید انتخاب برایتان سختتر میشود و احتمالا پس از مدتی (یک ثانیه یا یک عمر) از آن پشیمان میشوید و با خود میگویید اگر آن یکی گزینه را انتخاب میکردم الان شادتر / موفقتر / راضیتر / ثروتمندتر / خوشبختتر / زیباتر بودم.
پ. ن: احتمالا این حرف تهنشینشدۀ آموختههام از محمدرضا شعبانعلی عزیز یا وبلاگهای دیگهای بوده. نمیدونم چرا حس میکنم اینها حرفهای کتاب تئوری انتخاب هستن (که هنوز تهیهش نکردم و فقط در موردش یه چیزایی خوندم).