کارگردان: راجکوما هیرانی (خالق فیلم کمدی «۳ احمق» که اون هم اثر جذابی بود)

بازیگران: عامر خان، آنوشکا شارما، سانجی دات، سوشانت سینگ راجپوت و …

ژانر: علمی‌تخیلی، رومانتیک، کمدی

زمان: ۱۵۳ دقیقه

نمرۀ آی‌ام‌دی‌بی: ۸٫۱ از ۱۰

نمرۀ من: ۱۰ از ۱۰ (بهترین فیلم هندی که تا حالا دیدم)

توضیحات: به احتمال زیاد این فیلم را تماشا کرده‌اید یا حداقل نامش را شنیده‌اید. این فیلم در هند و در جهان فروش فوق‌العاده‌ای داشت، یک سری رکورد هم در زمان خودش جابه‌جا کرد. در ضمن به نسبت فیلم‌های هندی، زیادی بزرگ‌سالانه است. هنگام دانلود و تماشای آن، حواس‌تان به این نکتۀ مهم باشد.

معرفی مختصر

یک آدم فضایی به نام PK به کرۀ زمین می‌آید و طی اتفاقاتی در اینجا گیر می‌افتد. در راه به دست آوردن وسیله‌ای که از دست داده – و برای بازگشت به آن نیاز دارد – با انسان‌ها بیشتر آشنا می‌شود و ارتباط عمیق‌تری برقرار می‌کند.

برای مثال متوجه بسیاری از تناقضات رفتاری انسان‌ها می‌شود. این که وقتی می‌گوییم من عاشق جوجه‌ام منظورمان این نیست که جوجه‌های رنگی را دوست داریم – شاید هم در مواردی واقعا اینطور باشد – بلکه «جوجه» را به عنوان یک غذا دوست داریم. این علاقۀ ما منجر به کشته شدن جوجه‌ها می‌شود.

بخش اعظم جست‌وجوی PK همراه است با تحقیق و تفکر دربارۀ مفهوم یا موجودیتی به نام «خدا». همان‌طور که می‌دانید هند جزء کشورهایی است که تنوع دینی در آن بالاست. با این که بسیاری از ادیان تشبهات زیادی دارند، اما با هم تناقض‌های فراوانی هم دارند.

برای مثال، در کلیسا لازم نیست کفش‌های‌تان را در بیاورید اما در معابد هندوها باید پابرهنه باشید. در کلیسا شراب کاربردهای مختلفی دارد، در مسجد – و کلا دین اسلام – شراب حرام است و از آن دوری می‌شود. غیر از این است که اسلام و مسیحیت و یهودیت هرسه ادیان ابراهیمی هستند و خدای واحدی را می‌پرستند؟

این چیزی که می‌گویم در فیلم نیست، اما بسیاری از ما به آن واقف هستیم و کمتر به آن فکر می‌کنیم. کشیش (یا رده‌های بالاتر کلیسا مثل پاپ) نباید ازدواج کند اما می‌تواند هرچقدر خواست شراب بنوشد. روحانی مسلمان (یا هر مسلمانی) نباید شراب و گوشت خوک بخورد اما می‌تواند تا چهار همسر (با شرایطی که اصول اسلام مشخص کرده‌اند) اختیار کند.

مرحوم جرج کارلین هم حرف زیبایی داشت. می‌گفت «ما مردها توی کلیسا که می‌رفتیم باید کلاه‌مون رو در می‌آوردیم. این کار نشانۀ احترام ما به خدا بود. در مقابل زن‌ها برای ادای احترام به خدا باید در کلیسا سرشون رو می‌پوشوندن.»

به نظر من از PK چند درس می‌توان گرفت:

عشق همیشه معنی‌اش تلاش زیاد و به دست آوردن معشوق نیست. گاهی عاشق به خاطر صلاح معشوق‌اش از او می‌گذرد.

خدا به شیوه‌های مختلفی درک می‌شود. درست است که جزئیات ادیان و باورها با هم متفاوت است. اما کلیات تقریبا یکسان است. اسلام، مسیحیت، یهودیت، دین زرتشت (یا مزداپرستی) و بسیاری از ادیان دیگر یکتاپرست هستند و به چیزهایی مثل جهان پس از مرگ و بهشت و جهنم باور دارند.

انسان‌ها می‌توانند نماد اخلاق و مهربانی و دلسوزی باشند و می‌توانند نماد پستی و تمام چیزهای تیره و آلوده باشند. یک انسان وسیلۀ PK را از او دزدید، دیگری برادرانه به او در جهت رسیدن به خواسته‌اش کمک کرد. یک انسان کار تروریستی انجام می‌دهد و ترس و نفرت می‌پراکَنَد. دیگری چندسال هرروز به امید خبری از معشوق‌اش به یک اداره زنگ می‌زند تا خبر بگیرد.

 سخن آخر

مخلص کلام این که فارغ از هر باور و دیدگاهی که دارید، تماشای این فیلم برای‌تان جذاب و البته سوال‌برانگیز خواهد بود. پس اگر هنوز ندیده‌اید، هرچه زودتر به سراغش بروید.