در حال حاضر زمانه سختی را از سر می‌گذرانم. به زبان فارسی ساده، دارم پاره‌پاره می‌شوم، از درد روحی.

یک پیش‌نویس طولانی چس‌ناله نوشتم. با مقدار زیادی خودافشایی و ناله و مویه.

اما در نهایت مثل همیشه پشیمان شدم و بیشتر حرف‌ها را برای خودم نگه داشتم. به جز این‌ها:

ماه لعنتی فروردین دارد تمام می‌شود. تا اینجا چگونه گذشت؟

  • خیلی خیلی خیلی کم نوشتم.
  • خیلی خیلی کم خواندم.
  • بسیار وقت تلف کردم. البته نه برای بازی (جمعاً ۱۰۰ دقیقه هم بازی نکرده‌ام).
  • مقدار کمی ورزش و فعالیت بدنی.
  • فهمیدم اشتباه قدیمی‌ام از آنچه فکر می‌کردم بزرگ‌تر بوده و تاوانش دردناک‌تر. انگار ۴ سال و ۹ ماه و ۱۹ روز انتظار و درد و پشیمانی کم بود. فهمیدم همیشه جا برای درد بیشتر وجود دارد.
  • همه‌چیز دست به دست هم داد که من در تمام این ۲۵ روز هیچ کار واقعاً مهم و تاثیرگذاری انجام ندهم.

برای لعنتی بودن فروردین دلایل زیادی وجود دارد. فروردین ۱۳۹۹ با بهترین دوستم قطع رابطه کردم. فروردین ۱۴۰۰ اعتیادم به بازی اوج گرفت. فروردین ۱۴۰۱ یکی از بزرگ‌ترین زخم‌های زندگی‌ام را پس از ۴ سال و ۹ ماه و ۱۹ روز باز کردم. فکر کردم یا به «پایان خوش» می‌رسم یا حداقل یکجوری تمام می‌شود و خلاص می‌شوم. داستان ما تمام شد، با دردی فراتر از انتظارم.

اگر به دنیا آمدن انسان را عامل اصلی بدبختی او بدانیم، تولد من در این ماه، یک دلیل دیگر برای لعنتی بودن فروردین است.


به خودم خیلی بدهکارم. نمی‌خواهم بدهکار بمانم. باید خودم را بسازم. برای بار ده هزارم می‌‌خواهم به خودم شانس بدهم. برای امید داشتن. برای هدف داشتن. برای برنامه داشتن. برای تلاش کردن.

به شکل خنده‌دار و طعنه‌آمیزی زندگی‌ام روی دور تکرار افتاده. مشکلات تکراری. حرف‌ها و افکار تکراری. راه‌حل‌های تکراری. اشتباهات تکراری. نتایج تکراری.

قبلاً درباره استفاده از احساسات منفی به عنوان سوخت موشک حرف زده بودم.

الان از چیزهای منفی اندودم. اگر احساسات منفی سوخت موشک باشند، من به اندازه خارج شدن از منظومه شمسی سوخت دارم.

مهم نیست که مثبت‌اندیشی چه اثرات «مثبتی» دارد. دیگر مهم نیست تنهایی و افسردگی چه مشکلاتی ایجاد می‌کنند. با هرچه که هستم می‌خواهم بروم جلو.

بهتر از منه – علی یاسینی
یادگاری از ….

در پایان ماه بعد پستی مشابه منتشر می‌کنم. امیدوارم اردیبهشت بدبخت را هم به لعنتی بودن متهم نکنم. باید در آن پست بتوانم به خودم ثابت کنم که حداقل بخشی از این مشکلات و مسائل تکراری‌ام را حل کرده‌ام.