ما واقعا قدر خیلی چیزها رو نمی‌دونیم. تا همین بیست سال شهری مثل تهران هم به مقدار کافی وسایل حمل و نقل (عمومی) نداشت. خیلی‌ها مجبور می‌شدن برای رسیدن به محل کارشون، چند ساعت در راه باشن و بخشی از مسیر رو پیاده و بخشی رو با مینی‌بوس‌های داغون طی کنن. امروز با مترو و بی‌آر‌تی می‌شه در کمتر از یک ساعت همون مسیر رو رفت.

آقای عظیم‌زاده (صاحب آقای فرش و بنیانگذار فرش گرد) می‌گفت من برای چند دقیقه مشاوره گرفتن از یک تاجر فرش در آلمان، تمام زندگیم رو فروختم. ما الان با یک کلیک (باشه. چند کلیک) به خیلی دورتر از آلمان وصل می‌شیم.

توی فیلم تاریخی‌ها دیدید که پادشاهان در گذشته خدمتکارانی داشتن که کارشون باد زدن شاه بوده. الان ما کولر گازی داریم. می‌دونم همه پولش رو ندارن. اما تا همین صد سال پیش با تمام پول دنیا هم نمی‌شد در عرض چند ساعت سفر کرد به اون سر دنیا.

به قول مارک منسون:

ما امروز از نظر رفاه و آسایش در بالاترین سطح در تاریخ انسان هستیم.

(نقل به مضمون)

من هم دلم برای کودکان فقیر در جاهایی مثل آفریقا و حتی ایران می‌سوزه. اما حتی اون‌ها هم وضع‌شون از فقرای ساکن قرون گذشته بهتره.

اما با وجود تمام این چیزها ما از همۀ پیشینیان‌مون افسرده‌تر و سرگردان‌تریم.

در قرون وسطی یا همین صد سال پیش که در ایران یک قحطی عظیم اومد و نیمی از جمعیت رو نابود کرد، مسئله مرگ و زندگی بود. مسئله این نبود که مردم شکم خودشون و خانواده‌شون رو سیر کنن. مسئله این بود که از گرسنگی نمیرن.

اتفاقا من مخالف اینم که از وضع فعلی راضی باشیم و هدف و آمال و آرزویی نداشته باشیم. چون اون‌جوری دیگه فرقی با آدم مرده نداریم. اما باید قدر داشته‌هامون رو بدونیم. باید سعی کنیم که بفهمیم چی واقعا ارزش داره که بهش اهمیت بدیم.

♂ واقعا این‌که بدونید پورشه پانامرا میزان گشتاور و حداکثر سرعتش چقدره، مهمه؟ یعنی شما دقیقا برای هدایت همۀ ابعاد زندگی‌تون تحقیق و مطالعه کردین و دانش لازم (تربیت فرزند، انتخاب شغل، مهارت یادگیری، سلامتی، مهارت‌های زندگی و …) رو دارین؟

♀ به نظرتون این که مارک لوازم آشپزخونۀ نوه عمۀ پدرتون یا اسم دختر فلان بازیگر چیه، مهمه؟ یعنی شما دقیقا برای هدایت همۀ ابعاد زندگی‌تون تحقیق و مطالعه کردین و دانش لازم (تربیت فرزند، انتخاب شغل، مهارت یادگیری، سلامتی، مهارت‌های زندگی و …) رو دارین؟

من هم هنوز دانش کافی رو ندارم. اما حداقل دارم تلاش می‌کنم چیزهای بی‌اهمیت رو از ذهنم خارج و حواسم رو معطوف چیزهای واقعا مهم کنم.

ما اصل رو ول کردیم چسبیدیم به فرعیات.

خلاصه مطلب:

  • نسبت به گذشته وضع همۀ مردم به طور نسبی بهتر شده.
  • با این حال اختلاف طبقاتی شاید از همیشه بیشتر باشه.
  • قبلا مشکلات مردم جدی‌تر و خطرناک‌تر بود. الآن همه چیز تلطیف شده. دغدغه‌ها: نمردن =>روابط عاطفی، مد، زیبایی، لاکچری بودن و …
  • هم باید از زندگی راضی باشیم و هم دنبال پیشرفت باشیم.