راستش به نظرم یکی از بهترین انحاء یادگیری و تثبیت شدن واژگان جدید، جمله سازی با آنهاست. البته تصمیم دارم از این به بعد تاجای ممکن در نوشته‌ها از کلمات جدید استفاده کنم. نه برای خودنمایی، برای خودسازی. این کلمات و خیلی‌های دیگر مدت‌ها در فهرست واژگان برگزیده‌ام در اپلیکیشن واژه‌یاب بودند. بنابراین از به بعد در این گونه نوشته‌ها به صورت جداگانه و همینطور لابه‌لای مطالب دیگر از آنها استفاده می‌کنم.

اِطناب: پرگویی – زیاده گویی – طولانی کردن کلام به حدی از که مقدارِ لازم (برای فهم و درک مخاطب) تجاوز کند

رمان «همزاد» از فیودور داستایفسکی برای من ملال‌آور بود. نوشته‌ای پر از اطناب و توصیفات بیهوده بود.

وَجیز: موجِز – کوتاه و مختصر – سخن کوتاه که به آسانی فهمیده شود

مطالب مجلۀ دانستنیها وجیز و مختصر نوشته می‌شد. من هنگام مطالعه گذر زمان را حس نمی‌کردم.

اِمساک: خودداری کردن – خودداری – نخوردن غذا – بخل – تنگ‌نظری

احمد با وجود خساست، هرگز در هزینه برای کتاب امساک نمی‌کرد. برای او کتاب دنیایی دیگر بود.

تَسریح: رها ساختن – گسیل کردن – طلاق دادن همسر

نوشتن برای من تسریحِ افکار و احساسات به سوی کاغذ است.

مَکنون: پوشیده و پنهان داشته

در خانۀ ما محل نگهداری آجیل و خشکبار جزء مکنونات است.

فَحوا (عربی: فحوی): ج. فحاوی – مفهوم سخن – معنی – مضمون

نادر همیشه پیچیده سخن می‌گفت، فحوای کلامش را باید با منقاش بیرون می‌کشیدی.

تَریاق: (معربِ تریاک) پادزهر – نوشدارو – افیون

تماشای غروب آفتاب پس از یک روز آزگار دیگر، برای مانند تریاقی بود که برای لحظاتی او را از رنج‌هایش دور می‌کرد.

(خیلی خیلی خوشحال و ممنون می‌شوم اگر اشتباهات مربوط به معنا یا قوائد گوشزد شود)