وای خدا. حدود یک ماه از آخرین پست گذشته. نمی‌خوام این تنبلی رو با آوردن بهانه توجیه کنم. دلیل اصلی (هفتاد درصد) تنبلی من و شاید نداشتن انگیزه برای نوشتن بود. و بقیه‌‌اش بهانه‌هایی مثل: چیزی برای گفتن ندارم و امتحانات ترم تموم بشه شروع می‌کنم و وقت ندارم (در حالی که حداقل به اندازه ۱۰-۱۵ تا پست کوتاه وقت داشتم) و … بود.

تازه جالب اینه که امروز که دارم این پست رو می‌ذارم می‌دونم هفتۀ سختی در پیشه. توی این یک هفته مدرسه نمی‌رم بلکه به یه جور دوره و مسابقۀ طراحی وب می‌رم. از مدرسه چند ساعت هم بیشتر وقتم رو می‌گیره. به علاوه مطمئنم که باید توی خونه هم حسابی تمرین کنم.

جالب‌تر اینه که من انتخاب کردم که بک اند کار کنم. تا چند روز پیش اصلا با PHP آشنایی نداشتم. از دو سه روز پیش که شروع کردم با کمک منابع اینترنتی یکم پی اچ پی کار کردم تا الان بد نبوده. اما از فرانت اند (که اونم خیلی بلد نیستم) سخت‌تره.

تازه به خودم قول دادم که دقیقا تا هفته دیگه همین روز، حداقل ۵ تا پست منتشر کنم. البته شرط کلمه‌ای نذاشتم بنابراین ممکنه یه روزایی تقلب کنم و یه پست خیلی خیلی کوتاه منتشر کنم. برای خودم یه جایزۀ خیلی خوب (و البته بدون هزینه) در نظر گرفتم.

واقعا توی این یک ماه گند زدم. البته امتحانات رو خیلی خوب دادم. نمی‌دونم چرا با اینکه می‌دونم نمره و فلانِ مدرسه توی آینده‌‌ام تاثیر نداره بازم براش تلاش می‌کنم. البته دو دلیل خیلی خوب برای درس خوندن و صرف انرژی برای امتحانات دی ماه وجود داشت: این که حداقل مادر و پدرم ببینن که من با درس خوندن سعی کردم بخشی (خیلی خیلی کوچیک) از زحمات‌شون رو جبران کنم و دیگری اینکه معمولا مدرسۀ ما به شاگرد اول هرکلاس در ترم اول جایزۀ نقدی می‌ده.

حماقت و اهمال‌کاری دیگه‌ای که مرتکب شدم این بود که توی این ده روز اخیر کتاب نخوندم. احتمالا امروز گوشی رو خاموش کنم که وقتی که کار می‌کنم و مطالعه می‌کنم حواسم پرت نشه و وقت استراحت هم با فیلم و اینا خودم رو سرگرم می‌کنم.

خبر خوب اینه که توی این چندوقت دوتا کتاب خیلی خوب خوندم:
«مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه» و «مغالطه‌های پرکاربرد» (پیوند برای خرید)

نشر نو – نویسندگان: ریچارد پاول و لیندار اِلدر – بازنویسی: مهدی خسروانی

من به لطف دوست عزیزم (که به صورت مجازی افتخار آشنایی با ایشون رو دارم) حسین قربانی با این مجموعه آشنا شدم. توی این هفته حداقل دوتا معرفی کتاب خواهیم داشت. به نظرم این دو کتاب (کلا سری «راهنمای اندیشه‌ورزانِ» نشر نو) کتاب‌هایی هستن که باید همه‌مون بخونیم. من به برکت این معرفی با تفکر نقادانه آشنا شدم. مبحثی که خیلی جای یادگیری داره. در واقع چیزیه که انتها نداره. بگذریم. در این مورد توی پست‌‌های معرفی این کتاب‌ها بیشتر صحبت می‌کنم.

توی این هفته برای خودم خیلی کار چیدم. حالا دو حالت پیش میاد وقتی برنامۀ سنگینی تدارک می‌بینم:

  • یا به صورت خیلی اکشن و مولدانه همۀ کارها رو به انجام می‌رسونم. 🙂
  • یا هرکدوم رو نصفه و نیمه انجام می‌دم و هیچ کدوم آخر و عاقبتی نخواهند داشت. 🙂

یا می‌تونم محتاطانه رفتار کنم یعنی بخش‌‌هایی رو حذف کنم و مطمئن بشم حداقل کارهای ضروری و مهم‌تر به ثمر می‌رسن.

فعلا نظرم اینه که برنامۀ سنگین (برای من سخته شاید برای دیگران کاری نداشته باشه) رو به اجرا بذارم. و امیدوار باشم که حالت اول پیش بیاد (در واقع من تعیین می‌کنم کدوم حالت پیش بیاد).

این هفته قراره نسکافه‌ای باشه (من برای سرحال شدن می‌خورم).