این جمله را بسیاری از ما پسرها و مردها شنیدهایم. بارها مادرم به من گفته «باید بری سربازی مرد/آدم شی».
در میان بزرگترها و سنوسالدارها زیاد گفته میشود که سربازی چیز خوبیست و مزایایی مانند نظم و انضباط، مسئولیتپذیری، استقلال از خانواده، تعدیل سرکشی و غرور بیجا و … به همراه دارد.
من در این نوشته میخواهم به ابعاد (مزایا و معایب) شخصی سربازی بپردازم.
همچنین جملۀ «میره سربازی مرد میشه» را هم با هم راستیآزمایی میکنیم. این نوشته هم مانند تمام نوشتههای این وبلاگ کاملا آلوده به نظر شخصی است و ممکن است از نظر شما اشتباه باشد.
تغییر خلق و خو
برخی افراد معتقدند، این که در سربازی دو سال تمام بر سرت بکوبند و بعضا تحقیرت کنند، باعث میشود غرور جوانی و سرکشیات کاهش پیدا کند.
اما مگر در مدرسه و خانواده (نه همۀ خانوادهها) و دوستان چقدر محیط سالم و همدلانه است که فکر میکنند تمام پسرها مثل برگ گل بزرگ میشوند؟ چند درصد پسرها در پر قو بزرگ میشوند؟
ما در سوئد بزرگ نشدیم که برای یاد گرفتن دستشویی کردن هم بهمان جایزه داده باشند. نمرۀ زیر ۲۰ بر سرمان کوفته میشد و نمرۀ ۲۰ وظیفهمان بود. خیلیهایمان به خاطر نیاز مالی و بعضا آیندهنگری از نوجوانی مشغول به کار شدیم. خود من گاهی تعجب میکردم که چرا در سن ۱۴ سالگی باید ذهنم درگیر مسائل مالی باشد. البته معیار مقایسه هم مهم است. اگر با پدرانمان مقایسه شویم قطعا زندگی راحتتری داریم.
درست است که برخی پسران تندخو و پرادعا بعد از سربازی آرامتر و قابلتحملتر میشوند. اما افراد زیادی هم هستند که بر اثر فشار روانی حاصل از رنج و تحقیرهای دوران سربازی آسیبهای روحی-روانی جدی دیدهاند. باید ببینیم تعداد افراد منتفع از سربازی بیشتر است یا افراد متضرر.
سحرخیزی
پدر من تا قبل از سربازی هرروز پس از طلوع آفتاب دو سه ساعت با پای پیاده و اتوبوس و غیره مسافرت درونشهری میکرد تا به محل کار برود. بعد از سی و اندی سال هنوز هم سحرخیز است.
اگر سحرخیزی ربطی به خود درونیات و بدن شخص نداشت و داشتن «چوب بالای سر» باعث سحرخیزی میشد که بعد از ۱۲ سال سحرخیزی در ۶۰-۷۰ درصد روزهای سال، باید تمام افراد تحصیل کردۀ ایران و جهان سحرخیز میبودند. یا حداقل آن دهها میلیون مرد ایرانی که سربازی را گذارندهاند باید همگی سحرخیز باشند. آیا هستند؟
«سحرخیزی» به نظر من تعریف خاصی دارد. این که در زمان مدرسه و سربازی و قرار عاشقانه با شخص خاص در کوه بتوانی صبح زود بیدار شوی، یا به «چوب آمادۀ برخورد به سر» بر میگردد یا به علاقه و انگیزه. کسی واقعا سحرخیز محسوب میشود که هر روز صبح فارغ از کارهای آن روز و انگیزههای خارجی (منفی مثل رئیس غرغرو و مثبت مثل خوردن صبحانه در یک هتل پنج ستاره) بتواند بدون مشکل بیدار شود.
من که نمیتوانم. من اساسا سحرخیز نیستم. و فقط زمانی که انگیزۀ مناسبی وجود داشته باشد میتوانم صبح از خواب بیدار شوم.
آدم شدن
نمیدانم تعریف دقیق شما از آدم شدن یا آدم بودن مخصوصا برای پسرهای جوان چیست. اما تقریبا همۀ ما از پدر و مادرهایمان شنیدهایم که «پسر فلانی اصلا آدم نیست». گاهی این آدم نبودن اشاره به درس نخواندن دارد. گاهی مصرف مواد مخدر. گاهی هرزگی. گاهی تنبلی و رخوت بیش از حد. گاهی «کاری» نبودن. بنابراین مفهوم «آدم بودن» یک چتر است که زیرمجموعههای زیادی مثل مسئولیتپذیری، اخلاقمداری (درستکاری و بزهکاری)، عاقل بودن (که خود مفهوم سرراستی نیست) و … دارد.
به هرحال از نظر خانوادههای ایرانی دو راه حل برای این افراد وجود دارد:
- سربازی
- ازدواج و بچهدار شدن
- جالب اینجاست که به راهحلهایی مثل کتابهای خودیاری و مشاوره بیتوجهی میشود
احتمالا باز هم شنیدهاید که « اگه اصغر زن بگیره زنش جمعش میکنه» یا «بچهدار بشن جفتشون عاقل میشن». حالا نمیپرسیم که ارتباط تولید مثل با افزایش عقل و حس مسئولیتپذیری چیست.
جمعبندی
من در بین کسانی که میشناسم، (به صورت ذهنی) گشتم. شما هم بگردید.
ببینید بین آشنایانتان کسی که تنبل، زیرکاردررو و یا بیمسئولیت بوده، بعد از سربازی تغییر چشمگیری داشته است؟ من ۵ نفر را در نظر گرفتم (مردان فامیل زیادند اما کسانی که من قبل و بعد سربازی دیدمشان زیاد نیستند). و فقط یک نفر به نظرم بعد از سربازی (و به مرور پس از ازدواج و بچهدار شدن) کمی فقط کمی قابل تحملتر و عاقلتر شد.
۵ نفر جامعۀ آماری کوچکیست. اما راستش را بخواهید ما انسانها آنقدر متفاوت هستیم و فاکتورهای بینهایتی بر افکار و رفتار ما اثر میگذارند که من حس میکنم زیر ۷ میلیارد نمونۀ کاملا رندوم و پراکنده (از نظر سنی، جغرافیایی و شغلی و …) هم در بحثهای انسانی-رفتاری کاملا جهانشمول نیستند!
این که اگر برای یک چیزی یک یا چند مدرک وجود دارد پس فعلا درست محسوب میشود یا حداقل نادرست در نظر گرفته نمیشود و فردا که یک نمونۀ ناقض پیدا شد، پس این چیز نادرست میشود، مربوط به علمهایی مثل فیزیک و ریاضیست. در علوم انسانی گاهی اوقات اصلا جواب غلط وجود ندارد. بلکه با هزاران جواب درست اما کاملا متفاوت روبهرو میشویم.
به نظر من به طور کلی هر تغییر خوبی که میگویند پس از سربازی حاصل میشود در واقع ارتباط زیادی با خود سربازی ندارد. بلکه به خود افرادی ربط دارد که سربازی رفتهاند. برخی نهایت استفاده را از آن زمان مرده میبرند و برخی هم چارهای جز به بطالت گذراندن آن نمیبینند.
در اینجا برای توضیح بهتر ذهنتیم از اعداد غیرواقعی استفاده میکنم. کسی که مسئولیتپذیر است قبل از سربازی به میزان ۹۰ درصد مسئولیتپذیر است و پس از آن میشود ۹۵ درصد. کسی هم که ۱۰ درصد مسئولیتپذیر است حداکثر میتواند پیشرفت ۵-۱۰ درصدی داشته باشد.
سحرخیزی هم که پروندهاش بسته شد. اگر قرار بود با چوب سربازی و مدرسه سحرخیز بشویم، تمام افراد و علی الخصوص مردان بالای ۲۵ سال ایران باید سحرخیز میبودند.
آدم شدن. آیا واقعا من نوعی که سیگاری و معتاد به گل هستم در دوران سربازی پاک میشوم؟ آیا دو سال توسری خوردن باعث میشود من تنبل و زیرِکاردَررو به یک انسان مسئولیتپذیر و پیگیر تبدیل شوم؟ پاسخ را به عقل خود شما میسپارم.
پینوشت
این نوشته چندین هفته در پیشنویسم بود اما بنا به دلایل مختلفی انتشارش را مدام به تاخیر انداختم. من از تمام نوشتههایم بدم میآید. اما حداقل بعضیهایشان را زمان انتشار و تا چند مدت بعد دوست دارم و برایم قابل تحملاند. این از آنها هم نیست. فقط دارم انتشارش میکنم که دور ریخته نشود و وبلاگ هم خاک نخورد. معذرت میخواهم اگر بیسروته بود.
تا به حال ندیده بودم کسی موضوع سربازی را از این منظر مطرح کند. فکر میکنم این نوشته از آن چیزهایی بود که ایدۀ اولیهاش خوب بود اما در اجرای آن موفقیتآمیز عمل نکردم.
آپدیت ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ – لینک مفید
محمد کمالی در وبلاگش یک سری نوشته مربوط به تجربیات سربازیاش دارد که برای من خواندنشان جالب بود. این نوشته مثال خوبی از فشارهای سربازی است.
آپدیت ۲۹ تیر ۱۴۰۰ – لینکهای مفید دیگر
به این وبلاگ که رسیدم، نوشتهای با موضوع سربازی توجهم را جلب کرد. میدانم حرف یک نفر دو نفر کافی نیست. اما به هرحال تجربۀ آقا بهنام هم تایید میکند که سربازی چیزی جز تلف کردن عمر و جوانی ما نیست.
شما را دعوت میکنم به خواندن نوشتههای با موضوع سربازی در وبلاگ محمد عباسیفرد.
اگر قرار است به زودی یا هروقتی سربازی بروید شاید مطالعۀ این چک لیست برایتان مفید باشد.
این گفتگوی صوتی (پادکست) در مورد تبعات اقتصادی سربازی هم میتواند جال باشد.
اشتراک هر تجربۀ کوچکی میتواند به دیگران کمک کند. اگر سربازی رفتهاید و در مورد تجربیات سربازی نوشتهای منتشر کردهاید، یا نوشتهای در این مورد خواندهاید، خوشحال میشوم به من اطلاع دهید تا لینکهای مفید و مرتبط بیشتری اضافه شود. همچنین اگر خواستید میتوانید تجربۀ خودتان از سربازی – مخصوصا از اثرات مالی، روحی، شخصیتی و شغلی آن در زندگیتان – را در بخش دیدگاهها بنویسید. اتفاقا استقبال میکنم که مثال نقضی برای حرفهای من بیاورید و واقعا سربازی تاثیر مثبت بلندمدتی در شما یا یکی از آشنایانتان گذاشته باشد.
نمیدانم این حرف من کمکی بکند یا نه. من هم تجربۀ سربازی را ندارم و شاید ایدههایم زیادی خام باشند اما اینها فرصتهایی هستند که حدس میزنم در سربازی وجود دارند. احتمالا ارزش امتحان کردن را دارند.
- پیدا کردن دوستان جدید از جاهای دیگر. مثلا برای یک شیرازی فرصت دوستی با یک هموطن کُرد کمتر فراهم است.
- کار کردن روی شخصیت خود. مثلا من زود از کوره در میروم. شاید سربازی فرصت خوبی برای تمرین خودنگهداری باشد.
- بهتر کردن سلامت فیزیکی و عادات غذایی. شاید شاید برای بعضیها شرایط فراهم باشد که به صورت منظم ورزش کنند و کمی روی تناسب اندام خود کار کنند. همچنین ممکن است افراد بدغذایی مثل من بعد از این دوره کمی منعطفتر شوند.
- یکی از عزیزانی که حرفهایش را خوانده بودم، وقت و انرژی اضافهاش را برای مطالعۀ کتاب صرف کرده بود که اتفاقا انتخاب بسیار خوبی هم هست.
وجود این فرصتها به علت «مفید بودن سربازی» نیست. همانطور که اگر من یک ساعت در دستشویی گیر کنم و در آن یک ساعت از زمانم بهترین استفادۀ ممکن را ببرم، دلیلی بر «مفید بودن گیر افتادن در دستشویی» نیست. مثلا من در دستشویی میتوانم به تصمیمگیریهای چند وقت اخیرم فکر کنم و ببینم کجا را اشتباه رفتهام و غیره.
اگر شما هم راهحلهایی برای استفادۀ بهتر از دورۀ سربازی دارید، لطفا هرجا که میتوانید آن را به دیگران معرفی و پیشنهاد کنید.
سلام
حرف دل ما را زدی نوید جان
سربازی چیزی نیست جز ۲ سال عمر خود را تلف کردن
جالب اینجاست که هیچ چیز مفیدی هم در سربازی یاد نمیگیرم که بعدا به دردمان بخورد
جز بله قربان گفتن و تو سری خوردن
ما جوانان برای اثبات خود به دیگران باید سختی ها زیادی بکشیم
برای اینکه به دیگران اثبات شود ما مفت خور و بی مایه نیستیم
درحالی که چشم به هم میزنیم و می بینیم در طول اثبات خود برای دیگران عمرمان تمام شده
خدا آخر عاقبت همه ما را ختم به خیر کند
سلام
دقیقا. مشکل منم با بیهوده بودنشه. اگه بحث فقط دفاع هم بود تجربه جهانی ثابت کرده ارتش حرفه ای خیلی بهتره. بحث اینجا اینه که سالی یک میلیون و خرده ای کارگر مفت میخوان که تو سری بخورن. مثلا قرار شده ۱٫۵ میلیون حقوق هم بدن نمیدونم دارن میدن یا نه. اما بازم برای خیلیها از نظر مادی و روحی دردناکه. مثلا فکر کن طرف برنامه نویسه. حقوقش کم کم ۴-۵ میلیون میتونه باشه (واقعا پایین ترینش رو گفتم) بعد تازه، توی دو سال حوزه برنامه نویسی خیلی تغییرات میکنه. بدبخت تازه بعد سربازی باید چندماه زور بزنه برسه به بقیه.
آره. میگن باید برید مرد شید و اینا. در حالی که کسی که مسئولیت پذیر و غیره باشه قبل و بعد سربازی هم اون خصوصیات رو داره.
موفق و تندرست باشی علی عزیز.