دیروز برای شرکت در آزمون سراسری – کنکور انسانی – به دانشگاه آزاد تهران غرب رفتم. بنا به تصمیماتی که قبلا گرفتم و برای آینده دارم، برای این آزمون آمادگی نداشتم. اما برایم اهمیتی نداشت. فقط خواستم آزمون داده باشم.

احتمالا امروز و دیروز برای خیلی‌ها سرنوشت‌ساز بود. اما برای من نه. اتفاق سرنوشت‌ساز برای من همین حالا و در همین تابستان می‌افتد که قرار است شروع به کار کردن کنم و برای خود درآمد داشته باشم.

قطعا همۀ ما در لحظاتی که کار احمقانه‌ای مرتکب می‌شدیم فکر نمی‌کردیم احمقانه‌ست اما در نگاه‌به‌عقب – ترجمۀ من از کلمۀ hindsight – می‌فهمیم که آن‌قدرها هم منطقی و عاقل نبودیم. تصمیمات امروز من ممکن است مثل بسیاری از تصمیمات قبلی‌ام نادرست از آب در بیایند. اما الان که نگاه می‌کنم راه دیگری نمی‌بینم.

تغییر برداشت‌ها در زمان‌های مختلف

اگر کمی پس از پایان هردو جنگ جهانی به آلمان نگاه می‌کردید یک ویرانه و یک ملت شکست‌خورده می‌دیدید. اما حالا چه؟ کمتر از یک قرن بعد آلمان که به خاک سیاه نشسته بود، به یکی از برترین قدرت‌های اقتصادی و صنعتی جهان تبدیل شد. اگر GDP معیار مقایسه باشد آلمان و ژاپن – بازندگان جنگ جهانی دوم – با ۴٫۳۱ و ۵٫۳۷ تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی رتبۀ چهارم و سوم جهان هستند. حالا کار نداریم که خودشان چه تلاش‌هایی کردند و چه کمک‌هایی بهشان شد چون اینجا بحث اقتصاد نیست و من سوادش را ندارم.

ممکن است محسن در سن ۲۲ سالگی یک بازنده باشد اما در سن ۵۰ سالگی نسبت به اطرافیانش رشد چشمگیری بکند. ممکن است تصمیمات ۱۸ سالگی نوید الان احمقانه به نظر برسند اما در ۴۰ سالگی به نظر بیاید که آن تصمیمات در مسیر اتفاقات خوبی بودند که بعدا رخ دادند.

حالا ممکن است تصمیم امروز من دو سال دیگر خیلی خوب یا خیلی بد به نظر بیاید. اما عیار تصمیمات ما در بلندمدت مثلا ۱۰-۲۰-۳۰ بعد معلوم می‌شود. ممکن است خواندن مدیریت بازرگانی در دانشگاه آزاد امروز تصمیم درستی به نظر بیاید اما ده سال بعد بفهمم که تصمیم نادرستی بوده است.

***

به وجود کنکور انتقادات زیادی وارد است. اما اینجا می‌خواهم دربارۀ یک سری جزئیات نادیده‌گرفته شده صحبت کنم.

قدیمی بودن و عدم بهینگی طراحی سایت سنجش

هرساله صدها هزارنفر با این سایت سر و کار دارند و یکی از اتفاقات مهم دوران جوانی‌شان به این سایت گره خورده. با این حال طراحی این سایت بااهمیت به سبک یکی دو دهۀ پیش انجام شده. اصلا زیرساخت فنی و بخش بک‌اند سایت سنجش را خوب یا کافی در نظر می‌گیریم.

امروزه طراحی UI و UX خود یک شغل است و همه در تلاش هستند تا استفاده از سایت‌شان تا جای ممکن برای کاربران ساده و آسان باشد. درست است که سنجش یک سایت تجاری نیست – هرچند کل این قضیه به نظر من تجاری است و بحث آموزش خیلی مطرح نیست – اما به هرحال مهم است که آن صدها هزار نفری که هرساله درگیر این سایت می‌شوند سردرگم نشوند و به راحتی کارشان انجام شود.

چون می‌خواهیم تنها ظاهر سایت عوض شود، هزینۀ زیادی نخواهد داشت. با یک بودجۀ چندده میلیون تومانی یک سایت مرتب، زیبا و کاربرپسند خواهیم داشت.

قواعد بی‌معنی

می‌گویند باید در طول امتحان کارت آزمون روی سینۀ داوطلب آویزان باشد. اولا که به آن نیمه‌آچهار (کاغذ A4 نصف شده) کارت نمی‌گویند. دوما چرا باید حتما در تمام مدت آویزان باشد. می‌شود زمان ورود به آزمون کارت و مدارک شناسایی (کارت ملی یا شناسنامه) را بررسی کرد. همین نکتۀ ریز و دست‌وپاگیر برای من آزاردهنده بود. تنها اطلاعات مهم روی آن به اصطلاح کارت، شماره داوطلب، نام، عکس، و شاید کد ملی بود. نیازی نبود باقی چیزها در تمام طول امتحان مانند نوشته‌های اعتراض‌آمیز که در تظاهرات استفاده می‌شوند از ما آویزان باشند.

مدام باید کارت را درست می‌کردم (چون با یک سوزن به پیراهنم وصل کرده بودم) و یا زمانی که می‌خواستم حالت نشستنم را عوض کنم کارت من را محدود می‌کرد. همان‌طور که می‌دانید مدت امتحان یک ساعت و دو ساعت نیست. حدود سه چهار ساعت طول می‌کشد. پس مهم است که داوطلبان وضعیت راحتی داشته باشند.