برای بستن ESC را بزنید

راحتی اولِ یادگیری|پیدا کردن چرایی

نوید 0 602

زیر یکی از پست‌های ویرگولم برای اولین بار یه کامنت منفی گرفتم. اما دلم نمی‌خواد جواب بدم، یا از نوشتۀ داغونم دفاع کنم یا به طرف حمله کنم. کاری به درست و غلط بودن نقدش ندارم. اما خودم حالم از نوشته‌هایی که توی ویرگول نوشتم به هم می‌خوره. خیلی احمقانه‌ بودن. و مطمئنم هیچ چیز مفیدی به فضای وب فارسی اضافه نکردم. نه که الان دارم اینکار رو می‌کنم. اما به هرحال مطمئنا اولین و دومین و سومین نوشته‌ای که منتشر کردم مزخرف‌تر از نوشته‌های…

ادامه مطلب

انتخاب موضوع برای وبلاگ نویسی

نوید 0 605

برای کم‌نویس‌ها و ننویس‌هایی مثل من همیشه ننوشتن راحت‌تر از نوشتن در وبلاگ هست. اشتباه بزرگ من اینه که برای اینجا موضوع اصلی ندارم. که البته این هم یک دلیل مشخص داره. من هنوز به صورت صد درصدی به مسیر شغلی و تخصصی‌ام مطمئن نیستم. ممکنه دو ماه دیگه کل برنامه‌هایی که توی این یک سال برای آینده ریختم رو بریزم دور و از اول برنامه ریزی کنم. بگذریم. ما معمولا راه حل مشکلات‌مون می‌دونیم. فقط عمل نمی‌کنیم. چرا نمی‌نویسم؟ چون همیشه یک موضوع مشخص…

ادامه مطلب

برنده تمرکز میکنه یا چندکارگی؟

نوید 0 822

برنده تمرکز می‌کند، بازنده افشانه‌ای عمل می‌کند. این یکی از جملاتیه که در کتاب برنده‌ها و بازنده‌ها خوندم. این کتاب رو اولین در پستی از استاد محمدرضا شعبانعلی دیدم. واقعا هم طبق گفته ایشون: گاه یک جمله اش برای یک روز زندگی کافی است. بد بینانه گفتم: گاه بعضی جمله هایش برای یک عمر زندگی کافیست. واقعیت را نگفتم: جمله هایی دارد که برای تمام تاریخ یک ملت کافی است! برای من این جمله که اول نقل کردم خیلی جالب بود. این یکی از اصولی…

ادامه مطلب

Deviation from schedule

نوید 0 412

The two reasons why I am writing another post in English: I like using the font “Handlee” in Microsoft Word. And I just really wanted to use the word “deviation” in my post. Another dumb but probably related note: I am going to push “Enter Key” too much just to let you read easier. I was trying to read something at zoomgi.ir but due to super long paragraphs I postponed it. Probably I am never going to read that post. I was doing just fine…

ادامه مطلب

خیال پردازی و تمرکز

نوید 0 693

خیال پردازی و کتاب‌های داستانی-فانتزی یادم نیست اولین باری که چیزی به جز برای مدرسه نوشتم کِی بود. اما خیال پردازی‌هایی که قبلا داشتم رو یادمه. دقیقا یادمه کلاس چهارم که بودم زیاد خیال پردازی می‌کردم. یکی از بهترین و جالب‌ترین روش‌های خیال پردازی من این بود که خودم رو توی یک داستان، فیلم یا بازی جا می‌دادم. مثلا توی جومونگ، توی GTA San Andreas، توی سریال خانوادۀ استیونز، توی داستان‌های فانتزی که می‌خوندم (سرزمین اشباح، نارنیا و …). یا حتی برای خودم یک زندگی…

ادامه مطلب

فرار رو به جلو از دست کارهای سخت

نوید 0 596

یه راه خیلی خوب برای مبارزه با اهمال کاری فرار رو به جلو هست. من در این نوشتۀ متمم با این روش آشنا شدم. در این روش برای فرار از اهمال کاری، میایم یه لیست از کارهای لازم اما دوست نداشتنی‌مون فراهم می‌کنیم. مثلا برای من این لیست شامل: برنامه نویسی نوشتن برای خودم یا وبلاگ مطالعۀ کتاب (قبلا انقد سخت نبود اما جدیدا یکم سخت شده) تمرین زبان انگلیسی کارهای درسی مربوط به مدرسه مثلا من توی این چند ماه گذشته مدام از نوشتن…

ادامه مطلب

شروع کردن و ادامه دادن

نوید 2 995

چرا شروع کردن و رها کردن راحت تر از ادامه دادنه؟ من و احتمالا خیلی‌های دیگه عاشق شروع کردن هستیم. گفته می‌شه که شروع کردن هرچیزی سخته یا اول قدم سخت‌ترین قدمه، اما آیا واقعا اینطوره؟ فکر نمی‌کنم. قبول دارم که شروع کردن راحت نیست اما سخت‌ترین بخش کار هم نیست. شروع کردن و رها کردن راحت تر از ادامه دادنه. فکر کنم توی پست قبلی گفتم که برای من راه اندازی سایتم خیلی سخت بود و به نظر می‌اومد که قراره اولش سخت باشه…

ادامه مطلب

بازگشت ادمین|برنامۀ من برای هفتۀ آینده

نوید 0 542

وای خدا. حدود یک ماه از آخرین پست گذشته. نمی‌خوام این تنبلی رو با آوردن بهانه توجیه کنم. دلیل اصلی (هفتاد درصد) تنبلی من و شاید نداشتن انگیزه برای نوشتن بود. و بقیه‌‌اش بهانه‌هایی مثل: چیزی برای گفتن ندارم و امتحانات ترم تموم بشه شروع می‌کنم و وقت ندارم (در حالی که حداقل به اندازه ۱۰-۱۵ تا پست کوتاه وقت داشتم) و … بود. تازه جالب اینه که امروز که دارم این پست رو می‌ذارم می‌دونم هفتۀ سختی در پیشه. توی این یک هفته مدرسه…

ادامه مطلب

من و شور برنامه نویسی و عادت‌ها|سولولرن

نوید 1 822

پیدا کردن علاقۀ واقعی خیلی سخته. خود من در طول این دو سه سال اخیر به صورت دوره‌ای به برنامه‌نویسی علاقه‌مند شدم اما هیچ‌وقت ادامه‌اش ندادم. یادمه زمستون ۹۶ که حس و حال خوبی نداشتم چندروزی به شکل خیلی جوگیرانه به HTML علاقه‌مند شدم (می‌دونم برنامه‌نویسی نیست). یه مدت خیلی خیلی کوتاه هم پایتون رو در حد تعریف یک متغیر و نمایش دادنش کار کردم. توی سال دهم به عنوان بخشی از درس تخصصی و عملی به ما سی شارپ یاد دادن. در طول تابستون…

ادامه مطلب