فروردین لعنتی، منِ لعنتیتر
در حال حاضر زمانه سختی را از سر میگذرانم. به زبان فارسی ساده، دارم پارهپاره میشوم، از درد روحی. یک پیشنویس طولانی چسناله نوشتم. با مقدار زیادی خودافشایی و ناله و مویه. اما در نهایت مثل همیشه پشیمان شدم و بیشتر حرفها را برای خودم نگه داشتم. به جز اینها: ماه لعنتی فروردین دارد تمام میشود. تا اینجا چگونه گذشت؟ خیلی خیلی خیلی کم نوشتم. خیلی خیلی کم خواندم. بسیار وقت تلف کردم. البته نه برای بازی (جمعاً ۱۰۰ دقیقه هم بازی نکردهام). مقدار کمی…
ادامه مطلب