چند هفته ست که یه جور دیجیتال دیتاکس رو شروع کردم. هم به خاطر آزاد کردن وقت و بیشتر پرداختن به درس و هم به خاطر ماهیت مضر شبکه‌های اجتماعی.

اینستاگرام

خیلی وقته که از موبایل وارد اینستاگرام نمی‌شم. در واقع از اول هم هیچ وقت اپش رو نصب نکردم. در عوض از روی کروم دسک تاپ لاگین می‌کنم. تازه اون اوایل همیشه لاگین بود. اما توی این یکی دو هفته اخیر یه حرکتی زدم که فرایند ورود رو خیلی سخت‌تر کرده.

یه رمز سخت گذاشتم. و اطلاعات ورود رو توی یه فایل نوت پد نگه می‌دارم. هر بار که می‌خوام وارد اکانت بشم باید برم

  1. فایل نوت پد رو پیدا و باز کنم
  2. توی تب اینکاگنیتو (تب ناشناس – اطلاعات ورود و کوکی ذخیره نمی‌کنه و هر دفعه باید اطلاعات رو وارد کنم) وارد اینستاگرام بشم

خوشبختانه اینستاگرام دیگه برای من جذابیت زیادی نداره. به جز:

  • استوری‌های آرمین جنت خواه
  • استوری‌های (آخر هفته) امین کاکاوند
  • هرچیزی که از استاد شعبانعلی باشه
  • و یه مورد دیگه 👽

تلگرام

من به شخصه عاشق تلگرامم. از اولین باری که نصبش کردم هیچوقت پاکش نکردم. به جز این که تا مدت‌ها تلگرام ایکس داشتم و به خاطر سنگین بودنش تلگرام معمولی رو جایگزینش کردم.

مثل خیلی‌ها بعد از فیلتر نرفتم سمت واتسپ. و معتقدم تلگرام از تمام پیامرسان‌های رقیبش واتسپ و فیسبوک مسنجر و غیره خفن‌تره.

اما یکی دو هفته پیش یه تصمیم خوبی گرفتم. تلگرام رو از موبایل پاک کردم و فقط از دسک تاپ وارد می‌شم. خیلی راضی‌ام. فرایند وارد شدنم هم شامل:

  1. باز کردن و راه اندازی قندشکن
  2. باز کردن تلگرام

لاگ شبکه‌های اجتماعی

یکی از معانی متعددی که کلمۀ Log در انگلیسی داره، «ثبت وقایع» یا «فهرست وقایع» هم به عنوان فعل و هم به عنوان اسمه. توی بعضی گوشی‌ها یه Notification Log هست که یه جورایی تاریخچه اعلان‌های موبایل‌تون رو نشون می‌ده. مثلا ساعت دوازده تلگرام اعلان فرستاده که از طرف علی پیام دارید. یا ساعت دو اس ام اس بانک اومده (احتمالا برداشت و نه واریز).

اصلا همین وبلاگ از ترکیب web و log به وجود اومده. چرا؟ چون اون اوایل معمولا توی وبلاگ‌هاشون هرروز از روزمرگی‌ها می‌نوشتن. مثل یه جور گزارش یا لاگ روزانه. مثلا امروز رفتم دانشگاه، غروب رفتم استخر، شب مطالعه کردم. 😐

پیوند مرتبط: همچنین توی این لینک هم توضیحات کوتاهی درباره این که لاگ یعنی چی داده شده.

حالا منم خیلی ساده، هربار که وارد اینستاگرام یا تلگرام می‌شم کرنومتر فعال می‌کنم. و هرباری که خارج می‌شم میزان زمانی که صرف کردم رو می‌نویسم.

فرمتش هم خیلی ساده‌ست و برای من کاملا قابل‌ فهمه.

این فهرست یا تاریخچه یا لاگ رو برای این درست کردم که:

  • حد و حدود زمانی که روزانه برای شبکه‌های اجتماعی صرف می‌کنم دستم بیاد
  • بتونم کم کم زمان استفاده رو به پایین‌ترین حد ممکن برسونم

سخن آخر

یکی از اصلی‌ترین دلایلی که باعث کاهش زمان استفاده من شده این بوده که دسترسی رو سخت کردم. اما به هرحال دلایلی مثل وابستگی کم من (خیلی چت نمی‌کنم و درآمدی هم از شبکه‌های اجتماعی ندارم) به تلگرام و اینستاگرام بوده. بنابراین قطعا همه‌مون نمی‌تونیم و لازم نیست کنارشون بذاریم یا مصرف‌مون رو کم کنیم.

امیدوارم بتونم به این روند کاهشی ادامه بدم. و حتی بعد از کنکور هم مصرفم رو کنترل کنم. شبیه حرف‌های معتادها شد. نه؟ 🤔

راستی از همچین سیستمی برای درس خوندن هم استفاده می‌کنم که ایشالا توی یه پست مرتبط با دانشگاه و کنکور فنی درباره‌ش می‌نویسم.

به‌روزرسانی ۱ (۲۸ آذر ۹۹)

حدود یک ماه و بیست روز از انتشار پست گذشته. اون موقع‌ها از کرنومتر موبایل استفاده می‌کردم اما بعدا که یه کرنومتر ورزشی خریدم کارم راحت‌تر و میلم به اندازه گرفتن زمان بیشتر شد. راستی خیلی زود فرمت لاگ رو حتی از چیزی که توی تصویر بالا دیدید هم ساده‌تر کردم. 🙂

و باید بگم واقعا میزان استفاده‌ام از تلگرام و اینستاگرام کم شده. خوشحالم که یه کاری رو انقد انجام دادم که تقریبا انجام ندادنش برام سخت‌تر، پرهزینه‌تر و اذیت‌کننده‌تره. ‌تا الان یک روز هم جا ننداختم. البته آمار یکی دو روز کمی مبهمه اما خالی نیست.

فکر کنم این یکی از اولین گام‌های محکم و موفقیت‌آمیز من برای مدیریت زمان بود.

به‌روزرسانی ۲ (۲۳ دی ۹۹)

توی این دو سه ماه اخیر که برنامه‌ها رو پیاد کردم تونستم میانگین استفاده‌ام از تلگرام و اینستاگرام زیر ۴۰ دقیقه (جمعا) نگه دارم. ممکنه بیشتر مردم توی تلگرام محتوای خوب دنبال کنن و توی اینستاگرام چیزهای زرد. اما من برعکسم. توی تلگرام بیشتر جوک و meme می‌خونم. و گاهی هم آهنگ دانلود می‌کنم. اما توی اینستاگرام دلیل اصلی سر زدنم دوتا پیجه که چندبار (و حتی توی بخش معلمان من) معرفی کردم. پیج آرمین جنت خواه و عابد توانچه.

قرار نیست این پست رو هرماه به‌روزرسانی کنم. دلیل اصلی این دفعه این بود که کل داستان log رو به یه سطح بالاتر بردم. دوتا فایل Excel یا به فارسی (احتمالا) صفحه‌گستره درست کردم. یکی برای چیزهای به‌دردنخور که هرروز از روی عادت یا حماقت انجام می‌دم. مثل بازی کردن و سر زدن به شبکه‌های اجتماعی.

و دیگری برای چیزهای مفید مثل نوشتن و خوندن (به تفکیک کتاب و وب و غیره) و چیزهای دیگه.

خوبی اکسل اینه که مرتب‌تره. و می‌شه دید کلی داشت. مثلا آخر سر برم میانگین بگیرم. توی این سیستم قبلی که عکسش رو گذاشتم نمی‌شد. اما برای شروع خوب بود. عادت کردم به ثبت کردن. یه جورایی کرمش افتاد به جونم. فعلا که به نظر میاد کرم خوبی باشه.

با توجه به کاهش شدید استفاده من از اینستاگرام، به نظر می‌آید که این روش کارایی مناسبی داشته.